کد مطلب:225277 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:245
بیان شهادت حضرت ابی الحسن علی بن موسی الرضا
در عیون اخبار و غیره در ذیل حكایت علی بن الحسین كاتب بقاء از تب كردن و قصد فصد فرمودن امام رضا علیه السلام و آمدن مأمون و انار مسموم خورانیدن به آن حضرت و در ذیل خبر یاسر خادم از رنجوری آن حضرت در عرض راه طوس و شدت مرض آن حضرت در طوس و عیادت كردن مأمون روزی دو نوبت و اغمای آن حضرت
[ صفحه 132]
كه هر دو خبر مذكور شد مذكور است كه چون آن حضرت به موجب حكم مأمون به ناچار آب انار بیاشامید و به تقاضای شكم مبتلا گردید و شب هنگام آن برخاستن و بیرون شدن فزودن گرفت چون شب را به بامداد آوردند حضرتش جان بسپرده و به جنان جاویدان و جوار یزدان پیوسته بود و آخر چیزی كه به آن تكلم فرمود این آیت وافی دلالت بود: «قل لو كنتم فی بیوتكم لبرز الذین كتب علیهم القتل الی مضاجعهم و كان امر الله قدرا مقدورا» اگر در خانه های خود باشید هر آینه آشكار و بارز می گردند كسانی كه قتل بر ایشان نوشته شده است به سوی مضاجع و قتلگاه خودشان و امر خدای قدری مقدور است كنایت از این كه اگر كسی را قتل مقدر باشد و جای در سرای داشته باشد و بیرون نیاید آخرالامر بیرون می آید و به قتل گاه خود می رود. و از قرائت این آیه چنان می رسد كه آن حضرت از قتل خود حدیث می فرماید كه من در خانه خود جای داشتم مرا بیرون آوردند و به آنجا كه مقدر شده و بایستی مدفون شوم بیاوردند و شهید گردانیدند.
و در خبر یاسر خادم كه صدرش مذكور شد می گوید چون آن حضرت در كار فرزند ارجمندش ابی جعفر علیهماالسلام به مأمون سخن كرد و شب در رسید و پاسی از شب برگذشت روان مقدسش به رحمت خدای واصل شد و چون صبح روی گشود مردمان فراهم شدند و گفتند این مرد یعنی مأمون او را به حیلت گری و كیادی بكشت و همی گفتند پسر پیغمبر را بكشت و سخن و شورش و غوغا بسیار شد و محمد بن جعفر بن محمد علیهم السلام كه از مأمون امان خواسته و به خراسان آمده و عم حضرت رضا سلام الله علیه بود و این وقت حضور داشت مأمون با او گفت ای ابوجعفر بسوی مردمان بیرون شو و ایشان را آگاهی بده كه ابوالحسن امروز حالت بیرون آمدن ندارد چه می ترسید كه آن حضرت را بیرون بیاورند فتنه ی عظیم برخیزد پس محمد بن جعفر به جانب مردمان بیرون آمد و گفت ای مردم متفرق شوید چه ابوالحسن امروز قدرت بیرون آمدن ندارد مردمان پراكنده شدند و آن حضرت را در شب غسل بدادند و دفن كردند.
[ صفحه 133]
علی بن ابراهیم قمی كه ناقل این حدیث است می گوید یاسر حدیث كرد برای من به آنچه دوست نمی دارم در این كتاب مذكور بدارم.
[ صفحه 132]
كه هر دو خبر مذكور شد مذكور است كه چون آن حضرت به موجب حكم مأمون به ناچار آب انار بیاشامید و به تقاضای شكم مبتلا گردید و شب هنگام آن برخاستن و بیرون شدن فزودن گرفت چون شب را به بامداد آوردند حضرتش جان بسپرده و به جنان جاویدان و جوار یزدان پیوسته بود و آخر چیزی كه به آن تكلم فرمود این آیت وافی دلالت بود: «قل لو كنتم فی بیوتكم لبرز الذین كتب علیهم القتل الی مضاجعهم و كان امر الله قدرا مقدورا» اگر در خانه های خود باشید هر آینه آشكار و بارز می گردند كسانی كه قتل بر ایشان نوشته شده است به سوی مضاجع و قتلگاه خودشان و امر خدای قدری مقدور است كنایت از این كه اگر كسی را قتل مقدر باشد و جای در سرای داشته باشد و بیرون نیاید آخرالامر بیرون می آید و به قتل گاه خود می رود. و از قرائت این آیه چنان می رسد كه آن حضرت از قتل خود حدیث می فرماید كه من در خانه خود جای داشتم مرا بیرون آوردند و به آنجا كه مقدر شده و بایستی مدفون شوم بیاوردند و شهید گردانیدند.
و در خبر یاسر خادم كه صدرش مذكور شد می گوید چون آن حضرت در كار فرزند ارجمندش ابی جعفر علیهماالسلام به مأمون سخن كرد و شب در رسید و پاسی از شب برگذشت روان مقدسش به رحمت خدای واصل شد و چون صبح روی گشود مردمان فراهم شدند و گفتند این مرد یعنی مأمون او را به حیلت گری و كیادی بكشت و همی گفتند پسر پیغمبر را بكشت و سخن و شورش و غوغا بسیار شد و محمد بن جعفر بن محمد علیهم السلام كه از مأمون امان خواسته و به خراسان آمده و عم حضرت رضا سلام الله علیه بود و این وقت حضور داشت مأمون با او گفت ای ابوجعفر بسوی مردمان بیرون شو و ایشان را آگاهی بده كه ابوالحسن امروز حالت بیرون آمدن ندارد چه می ترسید كه آن حضرت را بیرون بیاورند فتنه ی عظیم برخیزد پس محمد بن جعفر به جانب مردمان بیرون آمد و گفت ای مردم متفرق شوید چه ابوالحسن امروز قدرت بیرون آمدن ندارد مردمان پراكنده شدند و آن حضرت را در شب غسل بدادند و دفن كردند.
[ صفحه 133]
علی بن ابراهیم قمی كه ناقل این حدیث است می گوید یاسر حدیث كرد برای من به آنچه دوست نمی دارم در این كتاب مذكور بدارم.